در دهه های اخیر تقاضا برای شیره خرما کیلویی و به همراه آن کشت نخل های روغنی به طور مداوم افزایش یافته است. پس از یک دوره 25 ساله، عملکرد روغن درختان خرما کاهش می یابد و آنها قطع می شوند.
درختان قطعه قطعه می شوند و در مزارع باقی می مانند. اما قارچها و کپکها به دلیل رطوبت و قند زیاد، برای کاشت مجدد مشکل ایجاد میکنند.
استفاده از چوب برای صنعت چوب به دلیل ویژگی های ساختاری آن دشوار است. فرآیندهای بیوتکنولوژیکی از میکروارگانیسم ها برای تولید محصولات صنعتی مرتبط استفاده می کنند.
اساس هر فرآیند یک محیط کشت است که حاوی تمام مواد مغذی لازم به ویژه کربوهیدرات ها باشد. محیط کشت درصد بالایی از هزینه ها را تشکیل می دهد، بنابراین بسترهای جایگزین و ارزان تر ترجیح داده می شوند.
در این بررسی، ما تجزیه و تحلیلهای مختلف شیرهای را که به صورت مکانیکی از تنه نخل روغن فشرده میشود با توجه به محتوای قند و مواد مغذی آن نشان داده و مقایسه میکنیم.
غلظت کل قند در شیره خرما گرم در لیتر متغیر است و عمدتاً از گلوکز، فروکتوز و ساکارز تشکیل شده است.
مقایسه با محیط های غذایی رایج و نتایج فرآیندهای تخمیر که قبلاً در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است نشان می دهد که شیره خرما پتانسیل زیادی را به عنوان یک محیط تخمیر برای تبدیل بیوتکنولوژیکی به محصولات مرتبط صنعتی ارائه می دهد.
نخل روغنی غرب آفریقا امروزه عمدتاً در کشت صنعتی یافت می شود و در سال 1763 توسط ژاکین نامگذاری شد. منشأ آن در جنگل های بارانی در سواحل گینه غرب آفریقا است.
نخل های روغنی در حال رشد وحشی بودند. غذای اصلی مردم بومی آنها چربی، سبزیجات و شراب خرما را به آنها پیشنهاد کردند.3 در حدود سال 1850، روغن نخل به اروپا آمد.
در نتیجه رشد جمعیت و تقاضای مرتبط برای چربی ارزان، واردات روغن پالم افزایش یافت. در قرن بیستم، کشت صنعتی نخل روغنی در آسیای جنوب شرقی آغاز شد. عملکرد روغن در هکتار در مقایسه با سایر روغن های گیاهی از آن زمان، تولید روغن پالم به سرعت توسعه یافته و همچنان در حال افزایش است.